بازخوانی جلوه‌هایی زیبا از حیات خورشید سامرا/ تربيت فقهاى جامع‌الشرايط به عنوان نایبان خاص و عام تدبیر ورود بدون چالش جدی به عصر غیبت

آبان 2, 1402
121 بازدید

حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنذر حکیم در گفتگو با شهرآرا مطرح کرد بازخوانی جلوه‌هایی زیبا از حیات خورشید سامرا   آمنه مستقیمی: سالروز ولادت امام عسکری(ع) از بهترین فرصت‌ها است تا بررسی کنیم و بدانیم آن حضرت(ع) علی‌رغم کوتاهی عمر مبارک و نیز دوران امامت‌شان برای هدایت امت چه کردند و چطور جامعه تحت فشار آن زمان را […]

حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنذر حکیم در گفتگو با شهرآرا مطرح کرد

بازخوانی جلوه‌هایی زیبا از حیات خورشید سامرا

 

آمنه مستقیمی: سالروز ولادت امام عسکری(ع) از بهترین فرصت‌ها است تا بررسی کنیم و بدانیم آن حضرت(ع) علی‌رغم کوتاهی عمر مبارک و نیز دوران امامت‌شان برای هدایت امت چه کردند و چطور جامعه تحت فشار آن زمان را برای ورود به عصر غیبت فرزندشان حضرت حجت(عج) آماده ساختند؛ از این رو، در گفتگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدمنذر حکیم، استاد سطوح عالی حوزه علمیه، محقق و مولف تاریخ و سیره اهل‌بیت(ع) و صاحب آثاری همچون «پیشوایان هدایت» به بررسی ابعادی از زندگی آن امام بزرگوار پرداخته‌ایم که در ادامه مشروح آن از نظرتان می‌گذرد:

 

  • شایستگى امام حسن عسکرى(ع) براى امامت و پیشوایى مسلمانان از زمـان حیات امام هادى(ع) ظهور و بروز داشت و نزد یاران خاص امام هادى(ع) و توده مسلمانان این مسأله به اثبات رسـید که آن حضرت(ع) پس از پدرشان، پیشواي واجب‌الاطاعه هستند؛ لذا با شهادت حضرت هادی(ع)، ایشان مسئولیت امامت امت را برای نزدیک به شش سال بر عهده گرفتند، شش سالی که سخت‌ترین شرایط و شدیدترین خفقان بر خاندان رسالت از سوی مخالفان اهل بیت(ع) اعمال می‌شد چراکه آنها نیز این پیشگویی را می‌دانستند که فرزند امام یازدهم(ع) همان منجی موعودی است که وعده ظهورش را داده‌اند.

 

شور و اشتیاق مردم برای دیدار امام عسکری(ع)

  • در پی ترس روزافزون دستگاه خلافت از خاندان رسالت و تلاش برای از میان برداشتن مهدی موعود(عج)، حکومت عباسى علاوه‌بر اقامت اجباري امام عسکری(ع) در سامرا، ایشان را مجبور کرده‌بود هفته‌اى دو روز در دارالخلافۀ حضور بیابند. بنابر نقل تواریخ، مردم که به دلیل فشارهای سیاسی دسترسی چندانی به آن حضرت(ع) نداشتند در روزهایی که امام(ع) باید در دارالخلافه حضور می‌یافتند در مسیر ایشان قرار گرفته و به آن ساحت مقدس عرض ارادت می‌کردند، چنان‌که آورده‌اند: «خیابان پر از جمعیت و ازدحام چارپایان گردیده بود به گونه‌اى که کـسى توانایى راه رفتن نداشت و کسى نیز نمى‌توانست خود را میـان آن جمعیـت وارد نماید؛ ولی آن گاه که امام(ع) وارد خیابان شد صداها فرونشست و بـه هنگـام ورود و خــروج از دارالخلافــه، مــردم بــراى آن حــضرت(ع) راه بــاز کردند.» (غیبـت طوسـی: 216-215)

 

اعتراف خلفا به مقام الهی امام(ع)!

  • مقام و منزلت امام حسن عسکرى(ع) به اندازه‌اي نزد خواص و عوام مشهور بوده که حتى خلفاى معاصر ایشان زبان به اعتراف به این قـدر و منزلـت گشوده‌اند؛ نقل است جعفر فرزند امام هـادى(ع) و بـرادر امـام حـسن عسکرى(ع) از معتمد عباسى خواست وى را به مقام امامت بگمارد و پس از برادرش، مقام آن حـضرت(ع) را بـه وى اعطـا کند، اما خلیفه به وى پاسخ داد: «بدان که مقام و منزلت برادرت به واسطۀ نزدیکى به ما و دسـتگاه سـلطنت حاصل نشده است؛ بلکه تنها به واسطۀ نزدیکى به خداي عزّ و جلّ است. ما بسیار مى‌کوشیم تا از قدر و منزلت او بکاهیم و او را از مقام و مرتبۀ خود باز داریم؛ اما خداي متعال اراده فرموده تا مقام والاي او را هـر روز افـزایش دهد، زیرا وى داراى صیانت نفس، حسن روش، دانش و عبادت مـى‌باشـد. اگر تو نزد پیروان و شیعیان برادرت به چنین درجه‌اى رسیده‌اى نیازي به ما ندارى و اگر به چنین رتبه و منزلتى نرسیده‌اى و آنچه در بـرادر توسـت در تو موجود نیست ما نمى‌توانیم از این جهت تو را بى‌نیاز کنیم».( کمال الدین وتمام النعمه، 479)

 

مسیح را در او یافتند …

  • راهب دیر عاقول از بزرگترین شخصیت‌هاى مسیحى و آشناترین آن‌ها به دین مسیحیت به شمار می‌رفت، اما وقتی وی از کرامات امام عـسکرى(ع) شـنید و آنچـه را مى‌بایست، از آن حضرت(ع) دید، به دست آن بزرگوار مـسلمان شـد و لبـاس نصرانیت را از تن خارج و لباس سفید بر تن کرد. هنگامى که بختیشوع طبیب از وى پرسید که به چه سبب از دین خود دست برداشته است؟، گفت: من مسیح یا نظیر او را یافتم و به دست او ایمان آوردم. منظور او از مسیح یا نظیر مسیح، امام عسکرى(ع) بوده است. راهب ادامـه داد که: این مرد از لحاظ نشانه‌ها و براهین نظیر حضرت عیـسى‌بـن‌مـریم(س) است. آنگاه نزد امام عسکرى(ع) بازگشت و تا زمانی که از دنیا رفت در خدمت آن حضرت(ع) باقى ماند(بحارالانوار، ج50، 260 – 261)

 

بزرگ‌ترین مزیت امام عسکری(ع) در نگاه اهل‌سنت

  • علاوه بر این بزرگان اهل سنت نیز به مقامات و کرامات یازدهمین امام شیعیان معترف هستند، چنان که محمدبن طلحه‌شافعى درباره امام حسن عسکرى(ع) می‌نویسد: «بالاترین منقبت و بزرگترین مزیتى اسـت کـه خـداي متعـال بـه امـام عسکرى(ع) اختصاص داده و گوهر گرانبهایی اسـت کـه بـر گـردن وى آویخته و صفت جاودانه‌اى است که به وى بخشیده و گذر زمـان هیچگـاه تازگى آن را کهنه نمی‌کند و زبان‌ها ذکر و یاد آن را فراموش نمی‌کننـد: «محمد مهدى» از نسل او است و از او به وجود آمده و به وى منتـسب مى‌شود و پاره‌اى برگرفته از وجود اوست»(مطالب‌السؤول، ج2، ص148)

 

شخصیت بی‌بدیل و اثرگذار حتی برای دشمنان!

  • بنابر تصریح تاریخ متوکل عباسی که شدت دشمنى او با اهل بیت(ع) نزد خاص و عام شناخته شده بود و میزان کینۀ وى نسبت به امیرالمومنین على(ع) بسیار بارز اسـت، دسـتور داد امــام عــسکرى(ع) را بــه زنــدان انداخته و بر ایشان سخت بگیرند … اما وقتی حـضرت(ع) وارد زنـدان شد و مـسئول زندان متوجه عظمت و بزرگى و اخلاق والا و هدایت و صلاح ایشان شد به کلى تغییر عقیده داد، به گونه‌اي که براى ارج و احترام و تعظـیم آن حضرت(ع) هرگز خیره به چهره آن حـضرت(ع) نمـی‌نگریـست و آنگـاه کـه حضرت(ع) از زندان آزاد شد همین زندانبان یکى از بابـصیرت‌تـرین افـراد نسبت به مقام والاى آن حضرت(ع) تلقی می‌شد و در جمـع مـردم، نیکـوترین سخنان را دربارة حضرت(ع) بیان مى‌کرد(صول کافى، ج1، ص508))

 

علم بی‌نظیر و دانش عمیق امام عسکری(ع)

  • امام عسکری(ع) همچون اجداد مطهرشان جلوه‌ای بی‌بدیل از دانش و علمی عمیق برخودار بودند و این صفت را به کرّات و به طرق مختلف جلوه داده‌اند؛ از ابوحمزه، نـصر خـادم روایـت شـده کـه گفـت: بارهـا شـنیدم امـام عسکرى(ع) با غلامانش که در جمع آنان، تـرك زبـان، رومـی و صـقلبی وجود داشت، به زبان خودشان سخن می‌گفـت. مـن از ایـن قـضیه شگفتزده شدم و با خود گفتم: حضرت(ع) که در مدینه متولّد شده و تا زمـان وفات امام هادی(ع) کـسى او را ندیـده، اکنـون چگونـه ایـن توانـایى از او به ظهور مى رسد؟ در همین اندیشه بودم که حضرت رو بـه مـن کـرد و فرمود: «خداي متعال که نامش بلند مرتبه باد، حجت خود را میان سـایر آفریـده‌هـا متمـایز ساخته و او را به همۀ اشیا آشنا نموده است، معرفت و شناخت همه چیز را به او اعطا مى‌نماید. همچنین همه لغات را به حجت خود عطا نموده و شناخت سـبب کارهـا و اجل‌هاى مردم و حوادثى که طی زمان رخ می‌دهد همه را به حجت خود مى‌دهد، و اگر این چنین نباشد میان حجت خداوند و آن کسانى که حجت براى آنان قـرار داده شده تفاوتی نخواهد بود»(اصول کافی،ج1، ص509)

 

تدابیری که از سختی‌های ورود به عصر غیبت کم کرد

  • اگرچه زمینه‌سازی برای ورود به عصر غیبت از زمان پیامبر(ص) آغاز شده و دیگر ائمه(ع) نیز نسبت به آن اقدام کرده‌اند اما دوران امامت حضرت عسکری(ع)، مهمترین دوران قبل از غیبت است، در کتاب اثبات‌‌الهداة به نقل از امام عسکری(ع) و در پاسخ به این سوال مهم که چرا قاتلان اهل‌بیت(ع) در کشتن آن حضرات(ع) سرعت عمل داشته‌ و اجازه نمی‌دادند آنها زندگی طبیعی داشته باشند، آمده که فرمودند: این به دو دلیل است؛ نخست آنکه آنها شنیده بودند قائم‌آل‌محمد(ص) که بساط ظلم را برمی‌چیند از نسل پیامبر(ص) خواهد بود و برای جلوگیری از ولادت حضرت(عج) و نیز نابودی ایشان در صورت تولد، این‌چنین دست به قتل ائمه(ع) می‌زدند و نیز آنها چون غاصب و دزد خلافت الهی بودند همواره در هراس قرار داشتند و همین واهمه و ترس باعث می‌شد به قتل امامان(ع) دست بزنند!

 

  • این حدیث شامل مطالب مهمی است، مثل آنکه خاتم‌الانبیاء(ص) و نیز ائمه(ع) علاوه‌بر توجه و پاسخ به ضرورت‌ها و نیازهای زمانه خویش، آینده‌نگری هم داشته‌اند و این آینده‌نگری در قرآن نیز تصریح شده است چراکه امید به ظهور منجیِ مصلح را جان بشر زنده نگاه داشته و این ظرفیتی خاص را در وجدان انسان‌ها ایجاد می‌کند لذا ائمه(ع) همگی این نوید و امیدواری را مطرح‌ کرده‌اند تا زمینه ظهور امام مهدی(عج) ایجاد شود؛ همچنین، دستگاه خلافت با شیوه‌های مختلف همچون زندان، ولایت‌عهدیِ اجباری، فشار و خفقان و نفوذ جاسوسان در بیوت آن حضرات(ع)، می‌کوشید مانع این جریان شود.

 

 

  • در چنین شرایطی امام عسکری(ع) از یکسو باید نیازهای حالِ امت را برطرف و از دیگر سو برای حفظ جان امام زمان(عج) اقدام می‌کردند و این از معجزات سیره ایشان است که هم مهدی آل‌رسول(ص) را معرفی و نیز جان مبارک ایشان را حفظ ‌کردند، تدبیر و کیاست ایشان هر دوی این رسالت‌ها را به سرانجام رساند و حضرت حجت(ع) بدون گزند دشمنان عصر غیبت را آغاز کردند. مهم آنکه این همه اقدامات تاریخ‌ساز را حضرت عسکری(ع) در مدت کوتاه شش سال انجام دادند.

 

  • از مهمترین اقدامات امام عسکری(ع) برای ورود به عصر غیبت، تقویت سازمان وکالت بود، عصر ایشان به عنوان رابط عصر حضور به عصر غیبت، مستلزم اعتماد بسیار بـه نمایندگان بود و می‌طللبید تا سازمان آنان استحکام یافته و مسئولیت‌هایشان بیشتر شود و دایره فعالیت و حـضورشان در جامعـه گـسترش یابـد. حساسیت امام(ع) نسبت به این سازمان و حـذف برخی از این نمایندگان که از روى طمع یـا حـسادت از راه حـق منحـرف مى‌شدند نشان می‌دهد که حضرت(ع) به نقش و ظرفیت‌های این سازمان تکیه داشته و در زمینه‌سازی برای ورود به دوران غیبت از آن بهره گرفته‌اند. لذا تربيت فقهاى جامع‌الشرايط به عنوان نایبان خاص و عام، توسط ايشان و ائمه قبل از مهمترین تدابیر ورود مناسب و بدون چالش جدی به عصر غیبت بود.

 

 

 

 

 

برچسب‌ها:, , ,