آیت الله سید منذر حکیم، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در دومین جلسه مدرسه تابستانه مفتاح ۲ که به همت مؤسسه علوم اسلامی و مطالعات اجتماعی مفتاح برگزار میشود، تشکیل نظام اسلامی را مهم ولی اجرای احکام و فرهنگ اسلامی در این نظام را مهم تر دانست و تأکید کرد: شهید صدر معتقد بود […]
آیت الله سید منذر حکیم، استاد درس خارج حوزه علمیه قم در دومین جلسه مدرسه تابستانه مفتاح ۲ که به همت مؤسسه علوم اسلامی و مطالعات اجتماعی مفتاح برگزار میشود، تشکیل نظام اسلامی را مهم ولی اجرای احکام و فرهنگ اسلامی در این نظام را مهم تر دانست و تأکید کرد: شهید صدر معتقد بود نظام اسلامی اگر همانند دنیای غرب و شرق اجرا شود جواب نمیدهد بلکه باید در بستر و محیط مناسب اجرا شود. برای نمونه اگر نظام اسلامی دارید باید اخلاق اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… را داشته باشید.
وی مشکل جامعه را در سوء برداشت و بینش نامناسب نسبت به موضوعات دانست و تصریح داشت: بسیاری از مسائل بدون دلیل وارد جامعه شده و عرف میشود. ما هم در برنامه و هم در اجرا مشکل داریم. برای نمونه ممکن است فیلم نامه خوب باشد ولی اجرا بد باشد و این فیلم نامه را زیر سؤال میبرد. گاهی اجرای ناقص بدتر از اجرا است. به همین دلیل برخی شبهه میکنند اگر حکومت سوسیالیستی، کاپیتالیستی و یا امانیستی داشتید که به اسم دین نبود بهتر بود از اینکه به نام اسلام و تشیع خیلی از چیزها را ناقص به جامعه ارائه دهید و آبروی دین را ببرید. لذا معتقدند دین را نباید وارد زندگی کرد.
ایشان در مقام پاسخ به شبهه فوق، نظریه خلافت قرآن را مورد استناد قرار داد و عنوان داشت: قرآن براساس این نظریه رابطهها را تنظیم میکند و براساس این رابطهها است که به یک ساختار و یک نظام جدید خواهیم رسید. برای نمونه میان انسان زاهد با انسانی که تظاهر به زهد میکند، فرق بسیار است. انسان متظاهر به زهد شاید حریصترین انسانها باشد.
وی افزود: براساس آیه(هدی للمتقین) تلاش قرآن تربیت انسان با تقوا است لذا یک نگاه جامع به انسان با تقوا و یک نگاه جامع به جامعه با تقوا دارد. بهترین تعریف در این خصوص را در خطبه متقین میبینیم. به همین خاطر رفتارها در سالم سازی محیط و موفقیت نظام تأثیرگذار است و روابط و نتایج را متفاوت میکند. میان انسان و جامعهای که از آسیب به دور است با جامعهای که آسیبها را نادیده میگیرد، غرق در آسیب است و آن را ساده میبینید بسیار تفاوت است. یعنی گاهی جامعهای غرق در گناه است و حتی آن گناهان را توجیه میکند و این یک معضل جدی در رفتار سیاسی، اقتصادی، خانوادگی و… محسوب میشود.
این استاد حوزه، تضییع شدن حق با رنگ قانونی دادن به حق تضییع شده را متفاوت توصیف کرد و گفت: بزرگترین آسیب این است که قانون را ضد قانون و ضد قانون را قانونی جلوه دهیم. در این صورت نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که برکات نازل شود.
سید منذر حکیم، انسان شناسی را از مؤلفههای مبنای برای تنظیم قوانین الهی برای انسانها دانست و اظهار داشت: بدون انسان شناسی همه جانبه و عمیق این برنامهها با آسیب مواجه میشود. خدای متعال نیز تمامی مصالح انسان را در نظر گرفته و قانون وضع میکند. چون صالح ترین قانون برای انسان بدون دانستن خصوصیات و ویژگیهای او در اجرا موجب آسیبهایی خواهد شد.
وی ادامه داد: انسانی که به عمق وجود خود پی نبرده باشد به عمق وجود، تواناییها، امکانات و ترقی جامعه نیز پی نبرده است و فقط قانون دیکته شدهای را اجرا می کند که صرفاً یک معنای تحت اللفظی از آن خواهد داشت. دلیل این که شریعت احکام اولیه و ثانویه و یا احکام حرج و اضطرار را قرار داده چیست؟ چون متغیرهای فرد و جامعه را در نظر گرفت.
این استاد، مهم ترین حکم اسلامی و اساس دین را ولایت برشمرد و گفت: بدون ولایت دین کان لم یکن است، یعنی بدون آن احکام دیگر ارزش نداشته و اعمال مقبول نیست.
ایشان، خداشناسی را نیز در پرتوی انسان شناسی عنوان کرد و به روایت «من عرف نفسه فقد عرف ربه» اشاره و در تشریح آن تأکید کرد: یک دیدگاه میگوید چون معرفت نفس محال است، پس معرفت خدا محال است. نظر دیگر میگوید معرفت نفس واجب است، یعنی تا زمانی که خود را نشناسیم، خدا را نخواهیم شناخت. چون معرفت خدا واجب است، لذا یگانه راه رسیدن به خدا معرفت نفس است. به همین دلیل معرفت نفس نیز واجب بوده و بدون آن به هیچ جایی نمیرسیم.
وی اضافه کرد: براساس دیدگاه دوم مخاطب قرآن، انسان و نفس او است. قرآن نیز معرفت نفس را واجب میداند چون تربیت انسان با شناخت نفس محقق میشود. همچنین معرفت نفس برای اجرای قانون تأثیرگذار است به همین دلیل باید قبل از اجرای قانون چه برای مرحله کودکی، چه جوانی و چه سالمندی خودشناسی داشته باشیم. قرآن در فضای خودشناسی قانون را به ما ارائه میدهد و در این فضای اسلامی درک میکنیم که دوای درد ما چیست. سپس در نحوه اجرا، بهترین اجرا را خواهیم داشت. نظام اسلامی برای تربیت انسان است. به همین دلیل به اندازهای که انسان را میشناسیم و درک میکنیم، قانون را خواهیم فهمید و در اجرای صحیح آن نقش ایفا خواهیم کرد.
این استاد حوزه با تأکید بر این که حکم فقیهی که انسان شناس است با فقیهی که تنها ظواهر آیات و روایات را میبیند، بسیار تفاوت دارد، گفت: در تاریخ نقل شده امام(ع) به فردی حکمی میدهد و در همان موضوع به فرد دیگر حکمی جدا میدهد. وقتی از ایشان میپرسند چرا در مورد یک موضوع چندین حکم جداگانه دادید، امام(ع) خصوصیت افراد مختلف را بیان میکند که اینها موجب تبدل موضوع میشود و گاهی موضوع واحد است، اما چون هدف حفظ مجموعه است باید اختلاف بین افراد ایجاد شود که دشمن نفهمد شما یک مجموعه هستید و با این عمل دشمن احساس میکند که متفرق هستید، لذا این احساس تفرق، حافظ شماست.
وی یادآور شد: بحث ثابت و متغیری که درباره انسان، قوانین حاکم بر او و قوانین فقهی وجود دارد، معنایش این است که شارع مقدس انسان و وضعیتهای او را در طول زندگی از قبل تولد تا پس از زندگی با نگاه به آخرت را در نظر داشته و متناسب با آن حکم میدهد؛ یعنی عاقبت را در نظر میگیرد و میگوید برای رسیدن به آن عاقبت در دنیا باید این حکم را اجرا کنید. پس انسان شناسی، مسیرشناسی، عاقبت شناسی و… با یک دیگر در قوانین مختلف حضور خود را نشان میدهند.
ایشان با اشاره به این که قوانین براساس نیازهای افراد ایجاد میشود، خاطرنشان ساخت: اگر انسان شناسی، نیاز شناسی و نیاز سنجی درستی داشته باشیم در فهم و اجرای قانون نیز پیشرفت جدی خواهیم داشت. چون اصل نخست و مبنای انسان شناسی شناخت زیرساختهای قوانین است. شهید صدر نیز در نظریه خلافت، انسان را به عنوان خلیفه الله معرفی میکند، چون معتقد است اگر انسان خود را خلیفه الله نداند رها و بی ضابطه خواهد بود.
وی افزود: حب ذاتی که خدا در درون انسان قرار داده هم سبب تربیت و هم سبب سقوط او میشود. خدا معتقد است حب ذاتی سبب حفظ انسان از گرفتار شدن در این دنیا میشود به همین دلیل به او وعده عاقبت و سرانجام خوبی نیز داد. حب ذات میتواند انسان را از دنیا رهانده و آخرتنگر کند اما کسی که حب ذات دارد ولی آخرت را نمیبیند در همین دنیا گرفتار شده و سقوط میکند. یعنی اگر معرفت، دانش و بینش ما نسبت به خودمان کوچک باشد منحرف میشویم.
این استاد در پایان سخنان خود تصریح کرد: اگر فرزند نیز به گونهای تربیت شود که احساس ذلت نکرده و عزت نفس پیدا کند، به سمت گناه کشیده نشده و ذلیل گناه نمیشود چون خودش را بزرگتر از آن میبیند.
نظرات