فروردین 11, 1378
194 بازدید
عنوان مقاله: برنامه پیشنهادى دوره اجتهاد در حوزه علمیه نویسندگان: سید منذر حکیم منبع: فصلنامه پیام حوزه 1378 شماره 22 متن کامل مقاله پیش گفتار ازمهمترین وظایف نظام ادارى حوزه علمیه، بررسى و اصلاح وبرنامهریزى و تکمیل نظام آموزشى حوزه علمیه در زمینه کتابهاىدرسى و روشهاى آموزشى و مقاطع تحصیلى و کیفیت تعلیم و تعلماست که همواره […]
عنوان مقاله: برنامه پیشنهادى دوره اجتهاد در حوزه علمیه
نویسندگان: سید منذر حکیم
منبع: فصلنامه پیام حوزه 1378 شماره 22
متن کامل مقاله
پیش گفتار
ازمهمترین وظایف نظام ادارى حوزه علمیه، بررسى و اصلاح وبرنامهریزى و تکمیل نظام آموزشى حوزه علمیه در زمینه کتابهاىدرسى و روشهاى آموزشى و مقاطع تحصیلى و کیفیت تعلیم و تعلماست که همواره مورد عنایتسیاستگزاران و مدیران حوزه به ویژهدر دوره ده ساله شوراى مدیریتحوزه و پس از آن شوراى عالىحوزه و همچنین مدیریتحوزه در سه دوره اخیر بوده و در این بارهبرنامهریزىها و مصوباتى تصویب و اجرا شده است. مجله پیام حوزهنیز براساس وظیفه خویش از آغاز فعالیت، به این مهم پرداختهاست و تاکنون علاوه بر انتشار یک ویژهنامه مستقل، در شمارههایىمتعدد، مطالبى در این باره منتشر کرده است. (1) مقاله زیر نیزکوششى براى طرح مجدد این مهم در بین حوزویان است.
نگاهى به مشکلات نظام آموزشى درس خارج حوزه
اجتهاد چیست و چگونه مىتوان به دست آن یافت؟ زمانبندى ومرحلهبندى دوره اجتهاد چگونه است؟اینها تنها بخشى از پرسشهایى است که براى طلبهاى که به دورهدرسى خارج حوزه علمیه وارد مىشود، پیش مىآید.
همواره در حوزه، گروه بزرگى از فارغالتحصیلان سطوح عالیه حضوردارند که در پى تکمیل تحصیلات حوزوى خویش هستند، ولى برنامه وروشى منطقى و قانونمند که با نیازها و استعدادهاى سرشار ودرخشان آنان هماهنگى داشته باشد و وضعیت تحصیلى آنان را مشخصکند، در اختیارشان نیست.
معمولا طلاب بدینگونه عمل مىکنند که پس از مشورت با افرادى کهسابقه بیشترى دارند، در یک یا چند درس فقه یا اصول حاضرمىشوند و سپس براساس ملاکهایى که براى خود تعیین کردهاند،استاد دلخواه خویش را پس از گذشت مدتى انتخاب مىکنند. این درحالى است که طلبه مجبور است در درس استاد با هر موضوع و در هرمرحلهاى که باشد، شرکت کند، و از همان ابتدا خود را با مباحثىبدون گذراندن پیشنیازهاى لازم و شناخته شده در فقه یا اصولدرگیر نماید.
عموم اساتید نیز معمولا برنامه خاصى براى طلاب تازه وارد در نظرنمىگیرند. گروهى از این طلاب بر اثر ممارست و تجربه و گذشتزمانى طولانى براى برخى از پرسشهاى خود جوابى مىیابند، جمعىدیگر نیز در وسط راه احساس ملالت نموده و جدیت آنان را در درسو بحثبه افول مىگراید.
علاوه بر این موارد، نکات دیگرى نیز در دوره خارج قابل بیاناست که به برخى از آنها اشاره مىشود:الف) نبود زمانبندى مناسب در تعیین مدت لازم براى تحصیل دردوره خارج ب) نبود شاخص و معیار روشن براى مشخص کردن فارغالتحصیلى دراین دوره ج) نبود برنامهاى کلى در هنگام تحصیل، در جهتشناسایىاستعدادها و نیازهاى فردى و نیازهاى گوناگون اجتماعى براىهماهنگ کردن رشته تحصیلى آنان با این نیازها و استعدادها; د) عدم بهرهورى از تمامى استعدادها و خلاقیتهاى ممتاز طلاب دردوره تحصیلى اجتهاد.
دور نماى فوق بیانگر گوشهاى از وضعیت فعلى نظام آموزشى درسخارج است. چنانچه حجم روزافزون ورود طلاب به دوره خارج را باتعداد فارغالتحصیلان و مجتهدان این دوره مقایسه کنیم به خوبىدر مىیابیم که نظام آموزشى حوزه در دوره درس خارج با مشکلروبهرو است، لذا لازم است ضمن عنایتبه محاسن و برکاتى که اینشیوه تاکنون به همراه داشته، با توجه جدى به رسالتبسیارسنگین و خطیر حوزههاى علمیه در این عصر، و بر اساس دیدگاههاىهمه صاحبنظران و فرزانگان، کمبودها با برنامهاى صحیح و جامع،برطرف شود.
این مهم با عنایتبه این که حوزههاى علمیه و نظام آموزشى آن،حاصل تلاشها و تدابیر گرانسنگ و زحمات طاقت فرساى فقهاىبزرگوار و اساتید معظم «ادام الله ظلهم الشریف» در طول تاریخاست و همچنین براساس سیره علماى اعلام همواره اصلاحاتى در جهتپویایى بیشتر و رفع نواقص و معایب احتمالى انجام شده است،ضرورت و همیتبرنامهریزى جدى و اصولى براى تکمیل نظام آموزشىمقطع اجتهاد حوزه را آشکارتر مىنماید.
طرح برنامه آموزشى مقطع خارج حوزه قدمى کوچک است که با ارائهآن به اساتید و طلاب محترم، از کلیه صاحبنظران و دلسوزان،انتظار مىرود که با بررسى دقیق آن، زمینه رشد و بالندگىحوزههاى علمیه را بیش از پیش فراهم کنند. در برنامه آموزشىدوره خارج حوزههاى علمیه در اولین گام باید مسایل کلان وسیاستهاى اساسى را مورد توجه قرار دهیم.
در سیاستگذارى مقطع آموزشى اجتهاد، فصلهاى زیر داراى اهمیتىخاص هستند: فصل اول) اهداف آموزشى دوره اجتهاد فصل دوم) شیوه آموزشى مناسب در دوره اجتهاد فصل سوم) تعیین مسیر طبیعى و منطقى براى کسب اجتهاد، پس ازتشخیص دقیق موضوع و مستلزمات طبیعى آن فصل چهارم) شرایط حوزههاى علمیه براى رسیدن به وضع مطلوب فصل پنجم) اصول کلى شیوه آموزشى پیشنهادى براى دوره اجتهاد فصل ششم)مرحله بندى آموزش در دوره اجتهاد با توجه به فراوانىاهداف و حصول آن در مراحل مختلف فصل هفتم) طرح کلى هر مرحله از مراحل دوره اجتهاد.
مراحل و اهداف آموزشى دوره اجتهاد
اهداف دوره اجتهاد را مىتوانیم در سه هدف عمده خلاصه کنیم: 1) تربیت مجتهد متجزى که در یکى از ابواب فقهى به استنباطبپردازد. 2) تربیت مجتهد مطلق براى استنباط تمام احکام، یا تربیت کسانىکه بالفعل احکام مهم و عمده ابواب فقهى متداول را استنباطکرده باشند. 3) تربیت مجتهد فقیه نظریهپرداز که توانایى نظام سازى در یکیا چند زمینه از زمینههاى فقه اسلامى را دارا باشد.
به عنوان نمونه براى رسیدن به نظام اقتصادى اسلام یک فقیه،نخستباید نظریهپردازى خوب و سپس یک مکتشف خوب براى نظاماقتصادى اسلام و یا هر یک از دیگر نظامهاى اجتماعى و سیاسى وقضایى و حقوقى اسلام باشد.
بنابراین مىتوانیم میان اجتهاد و فقاهت تفاوت قایل شویم و هرمجتهدى را فقیه ندانیم، زیرا هر مجتهدى نظریهپرداز و نظام سازنخواهد بود. هر چند هر فقیهى را باید مجتهد بدانیم، زیرا که یکنظریهپرداز و نظامساز باید مسیر طبیعى اجتهاد را طى کردهباشد.
شیوه آموزشى مناسب دوره اجتهاد
در حال حاضر شیوه معمول، در دوره اجتهاد، شیوه استاد محوراست. این روش گرچه از نقاط قوت خوبى برخوردار است، اما بیشتردر جهت تکامل استاد از آن بهرهبردارى شده است، لذا با توجه بهاهداف اساسى این دوره، مناسب استشیوه طلبه محور جایگزین آنشود.
در شیوه طلبه محور، استاد راهنما است و پرورش علمى صحیح و سریعطلاب هدف اصلى او است در این روش پژوهش راطلاب به صورت فردىیا گروهى و یا در مرحلهاى فردى، و در مرحلهاى بالاتر به صورت گروهىانجام مى دهند. و استاد، در این توجیهگر و راهنما و ناظر وارزیابى خواهد بود.
مسیر طبیعى و منطقى گذر از تقلید به اجتهاد
مجتهد کسى است که ازمنابع تعیین شده بر اساس مبانى انتخاب شدهبا شیوههاى صحیح و منتخب ،استنباط احکام را انجام دهد. بنابراینمجموعه منابع و مبانى و شیوه، قبل از هرگونه استنباطى بایدفراهم باشند. پس بر طالب اجتهاد لازم است: 1) منابع استنباط را مستدلا تعیین و مجموعه دلایل مورد قبول خوددر اصل حجیت هر منبع را با تعیین قلمرو حجیت آن و همچنینرابطه منابع با یکدیگر، معین کرده باشد تا براساس آنها بهاستنباط از این منابع بپردازد.
2) براى بهدست آوردن مبانى اصولى مفید در استنباط، باید درمرحله نخستبا تمام مبانى و آثار علمى و عملى هر مبنا و دلایلآن آشنایى داشته باشد سپس خود، انتخاب مبنا کرده باشد.
3) به دلیل آن که مبناى اصولى به تنهایى در استنباط کفایتنمىکند، لازم است مجتهد شیوه خاصى در استنباط داشته باشد، لذاقبل از ممارست در استنباط احکام، باید مبنا را در شیوهاستنباط مستحکم کرد و براى حصول آن وقوف به تمام شیوههاىاستنباط و ارزیابى آن ضرورت دارد.
4)متعلم پس از تعیین منابعو انتخاب مبانى اصولى و تعیین شیوه مطلوب استنباط، باید بهممارست استنباط بپردازد. این مرحله از کار مستنبط را مىتوانبه شکل زیر مرحله بندى کرد: مرحله نخست) پرداختن به استنباط. کلیات و اصول ابواب فقهى وقواعد عمده فقهى. مرحله دوم) ممارست در استنباط فروع در یک باب فقهى. مرحله سوم) ممارست در استنباط فروع در مجموعه ابواب فقهى. مرحله چهارم) آشنایى با نظریهپردازى و سپس پرداختن بهنظریهپردازى. مرحله پنجم) آشنایى با نظامسازى و سپس پرداختن به نظام سازىفقهى.
راه دستیابى به وضع مطلوب در تحصیل دوره اجتهاد
دوره مقدمات در حوزه را مىتوان با دوره کارشناسى دانشگاههابرابر دانست. از سوى دیگر در مقطع کارشناسى دانشگاهى، شیوهآموزشى کتاب محور، شیوه مطلوب نیست، پس به طریق اولى در مقطعسطح و خارج حوزه باید از شیوه پیشرفتهترى بهره گرفت.
از طرفى نیز پرورش روح تحقیق در تمام مقاطع تحصیلى از مهمتریناهداف حوزهها و دانشگاههاى ما است.
همچنین مىدانیم که ارایه دروس تمام دورههاى آموزشى براساستربیت روح خلاقیت و پژوهشگرى در دانش پژوهان امرى غیر عملىاست، اما فعال کردن روح خلاقیت و پژوهشگرى در دورههاى خارج وسطوح عالیه و پس از آن در دوره سطوح پایه و سپس مقدمات، عملىخواهد بود.
با توجه به آن چه بیان شد ،سزاوار است در درسهاى خارج ازابتداى آموزش در این دوره شیوه آموزشى شاگرد محور اجرا شود،و اساتید راهنما باتوجیه صحیح طلاب به سبکهاى آموزشى ،نقاطقوت و ضعف هرکدام ،و شیوه یا شیوههاى اجرایى هر سبک را بیانکنند سپس با بیان طبیعت مقطع اجتهاد ،لوازم و مقدمات آن، ومسیر طبیعى، و چشماندازها و افقهاى دور و نزدیک این دورهآموزشى براى طلاب خود، آنان را راهنمایى کنند. با توجه بهشرایط حاکم برحوزهها،چنان چه برخى از اساتید به جاى شروع یکدوره اصول و یا فقه به سبک متداول درحوزهها ،تعدادى محدود راپذیرش نموده و آنان را در طى چند سال مشخص، براساس یک برنامهمدون به مرحلهاى معین از رشد علمى برسانند، و به جاى شیوهاکتفا به القاى مطالب علمى، به شیوه فراهم کردن زمینه مطالعهو تحقیق و راهنمایى به سوى منابع توجه نموده و کار نظارت صحیحعلمى را اساس حرکتخود قرار دهند، در مدت زمانى محدود بیشتریننتایج را در زمینه پرورش مجتهدین مطلوب بهدستخواهند آورد.
اصول کلى شیوه آموزشى پیشنهادى
پس از آن چه تاکنون به آن اشاره شد، به محورهاى شیوه آموزشىپیشنهادى در دوره خارج مىپردازیم;1) تعیین دقیق مجموعه سرفصلهاى کلان و لازم براى آموزش در دورهمقطع اجتهاد.
2) طبقه بندى مباحث و سرفصلهاى تعیین شده.
3) تعیین نحوه راهنمایى و نظارت و آموزش و مقدار دخالت و نوعنظارت استاد در امر پژوهش به تناسب مراحل مختلف.
4) تشخیص موارد حساس و لغزشگاههاى فکرى و عملى در مجموعهمباحث اصولى و فقهى که یک استاد باید در آن مباحثبیشترین نقشرا داشته باشد.
5) چناچه استادى مبنانى کار خود را بر نظارت و راهنمایى در حدلزوم قرار دهد به طور طبیعى طلبه دوره خارج از وابستگى بهاستاد، به سمت استقلال حرکتخواهد کرد.
این تدرج در حذف وابستگى -که براساس اهداف تعیین شده، مىباشدباید به مرور زمان ملموس شود، و مطابق معیارها و ضوابط تعیینشده همیشه بتواند زیر نظر استاد خبره، خود را بیازماید وارزیابى کند و براى همیشه رشد خود را مرهون زحمات وراهنمایىهاى مفید استاد یا اساتید خود ببیند و حق نعمت و شکرآن را به نحو احسن ادا نماید، تا اساتید محترم نیز شاهد برکاتاین راهنمایى و نظارت شایسته خود باشند و طلاب، همیشه خود را-به رغم رشد و تکامل مستمر- از غرور علمى برحذر دارند، و بالمس تواضع و فروتنى اساتید خود، مجموعه صفات کمالى شایسته رادر خود تحقق بخشند.
6) اساتید محترم به تناسب توان خود شاگرد بپذیرند، و کیفیتکار را فداى کمیت طلاب نکنند .
7) اساتید محترم نیز با استفاده از این سبک آموزشى، تحقیقاتخود را توسط تربیتشدگان تکمیل کنند.
سرفصلهاى اجتهاد
سرفصلهاى اجتهاد در مرحله اول: 1) آشنایى تفصیلى و تخصصى با تاریخچه فقه و اصول 2) آشنایى با حقیقت اجتهاد و مراتب و اقسام و راههاى تحقق آن 3) آشنایى با کلیه مبانى اصولى با ارایه دلایل آن 4) آشنایى با طبقهبندى کاربردى کلیه مباحث اصولى 5) آشنایى با طبقهبندى کلیه مباحث فقهى و قواعد فقهى 6) آشنایى با انواع و مراتب فقاهت و شیوههاى گوناگون استنباطاز عصر غیبت تا عصر حاضر در کنار کتابشناسى تفصیلى آن 7) انتخاب مبنا در دو زمینه منابع استنباط و شیوه صحیحاستنباط.
سرفصلهاى اجتهاد در مرحله دوم: 1) بررسى و مقایسه کلیه مبانى اصولى مورد نیاز در استنباطفقهى و انتخاب مبنا در هر مساله اصولى 2) به کارگیرى شیوه مناسب براى استنباط، در زمینه کلیات ابوابفقهى 3) به کارگیرى شیوه استنباطى منتخب براى تفقه در یک باب فقهى واستنباط احکام کلیه مسایل آن باب فقهى.
سرفصلهاى اجتهاد در مرحله سوم: 1) استنباط احکام- تمام مسایل قابل توجه- در کلیه ابواب فقهى-اجتهاد مطلق و بالفعل-. 2) نظریهپردازى فقهى 3) نظام سازى فقهى
کلیات برنامه پیشنهادى مقطع اجتهاد
دوره عمومى اجتهاد
تعریف: دوره اجتهاد یک، در نظام آموزشى حوزه، دوره فوق تخصصى است، کهطلاب پس از گذراندن دوره تخصصى سطح چهار جهت تحکیم پایههاىاجتهاد و استنباط خویش، آن را در سه بعد: منابع، مبانى و شیوهاستنباط، مىگذرانند.
این دوره براى کلیه رشتههاى فقه به عنوان دوره پایه اجتهاد درآن رشتههاى علمى به شمار مىرود.
اهداف: الف) تحکیم پایههاى استنباط و اجتهاد محققان و متخصصان علومحوزوى. ارشد و ب) پرورش اساتید سطوح عالى حوزه و مراکز علمى و آموزشى درمقطع کارشناسىدکترا. ج) ایجاد آمادگى براى ورود به دوره بالاتر اجتهاد.
پذیرش: گزینش طلاب براى این دوره، از میان فارغالتحصیلان سطح چهار (2) انجام مىشود.
مدت: حداقل دوره، سه سال و حداکثر ساعات آموزشى آن، نهصد و شصتساعت مىباشد.
چگونگى این دوره:اساس این دوره محوریت تحقیق و پژوهش در آموزش فضلا به شرح زیراست: الف) نظام تعلیم و تعلم در این دوره براین اساس است که استادنقش راهنما داشته، و طلاب جهت فهم و تعمق در مطالب درسى بهپژوهش بپردازند به طورى که استاد چارچوب و منابع و شیوه پژوهشرا در اختیار آنان نهاده، و در پایان، نقاط ضعف ایشان رابرطرف کند.
ب) مجموعه آموختهها و تحقیقات علمى طلاب در این مقطع، به صورتارایه رساله علمى انجام مىشود و طلاب موظفاند براساسدستورالعمل مربوط در پایان این دوره، رساله تحقیقى تنظیمکنند.
ج) حداکثر یک سال فرصت مطالعاتى جهت تکمیل پایاننامه درنظرگرفته شود. سطح مورد نظر براى فراغت از تحصیل در این دوره بهقرار زیر است.
1) انتخاب دلیل و مبنا در زمینه حجیت هر یک از منابع استنباطبا تعیین دقیق قلمرو هر منبع.
2) آگاهى تفصیلى از تمام مبانى اصولى موثر در استنباط.
3) انتخاب مستدل شیوه صحیح استنباط و تدوین آن در رسالهاىاستدلالى.
مدرک تحصیلى:مدرک تحصیلى این دوره، مدرک اجتهاد یک مىباشد.
دوره اجتهاد عمومى دوم
تعریف: دوره اجتهاد دو در نظام آموزشى حوزه، دوره فوق تخصصى است کهطلاب پس از گذراندن دوره اجتهاد یک، براى ممارست عملى استنباط،و صاحبنظر شدن در یکى از رشتههاى فقهى، باید آن را بگذرانند.
اهداف: الف) تربیت محققان و مولفان صاحبنظر در یکى از رشتههاى فقهى ب) پرورش اساتید سطوح عالى حوزه و مراکز علمى و آموزشى درمقاطع کارشناسى ارشد و دکترا; ج) ایجاد آمادگى براى ورود به دوره اجتهاد سه (3) .
پذیرش:گزینش طلاب براى این دوره، از میان فارغالتحصیلان دوره اجتهادیک، انجام مىپذیرد.
مدت:حداقل مدت این دوره چهار سال مىباشد، و حداکثر ساعات آموزشىآن ششصد و هشتاد ساعت است.
شکل دوره:1) کلیه فعالیتهاى علمى و پژوهشى زیر نظر استاد راهنما انجاممىپذیرد.
2) فراغت از تحصیل در این دوره عبارت است از: الف) انتخاب مبنا در کلیه مسایل اصولى دخیل در استنباط فقهى ب) ممارست استنباط در کلیات ابواب فقه و قواعد فقهى، در تمامابواب فقه ج) ممارست استنباط در یک رشته تخصصى فقهى و تخصص در تماممسایل کلیدى و مهم آن رشته. د) تدوین رسالههاى علمى در کلیه زمینههاى یاد شده.
مدرک تحصیلى:مدرک تحصیلى این دوره، مدرک اجتهاد دو مىباشد.
پىنوشتها
1 تاکنون مطالب زیر در شمارههاى مختلف پیام حوزه دربارهنظام آموزشى منتشر شده است.
پیششماره:امروز و فرداى حوزهها صص 81-94; ساختار مدیریتحوزه،صص95-102;
2)سیر تاریخى تشکیل شوراى عالى و مدیریتحوزه، صص7-23; گزارشىاز رشته تخصصى کلام، صص47-53; نظرخواهى درباره ده مساله مهمحوزوى، صص67-71.
شماره دوم:مرکز آموزشهاى تخصصى تبلیغ، صص39-43; نظرخواهى درباره دهمساله مهم حوزوى،صص44-46.
شماره سوم: برنامه چهارساله رشته تخصصى تفسیر، صص30-42.
شماره چهارم: برنامه آموزشى رشته تخصصى کلام، صص24-41; گزارشىاز اجلاسیه بررسى شیوههاى کاربردى رهنمودهاى مقام معظم رهبرى،صص42-60; پاسخ خوانندگان مجله به«نظرخواهى درباره ده مسالهمهم حوزوى» صص 61-69;شرایط اجتهاد از نظر وحید بهبهانى، صص80-91.
شماره پنجم: طرحى تازه براى مقابله با کمبودها، صص2-4.
شمارهششم:دستاوردهاى سه ساله شوراىعالى حوزه علمیه، صص44-50;بررسى فعالیتهاىسه ساله مدیریتحوزه علمیه، صص50-69.
شماره هشتم: بازنگرى در نظام آموزشى حوزه،صص2-5; گفتوگو باحضرات آیات و حجج اسلام سبحانى، صص49-62 و اعتمادى، صص62-75.
شماره نهم: بازنگرى در نظام آموزشى و حفظ سنتها، صص2-5;برنامه رشته تخصصى تبلیغ، صص14-24; بیانات دو تن از مراجععظام درباره بازنگرى در نظام آموزشى حوزه، صص24-37 و علامه سیدمرتضى عسگرى و محفوظى و پایانى، صص55-81.
شماره دهم و یازدهم: بیانات سید محسن خرازى و محمد هادى معرفتدرباره بازنگرى در نظام آموزشى حوزه، صص141-165.
شماره سیزدهم: دستاوردهاى «اجلاسیه بررسى نظام آموزشىحوزه»،صص8-35; مهمترین اصول در بازنگرى نظام آموزشى،صص35-40; عمدهترین نیازهاى جهان اسلام و وظایف حوزه علمیه، صص40-49.
شماره چهاردهم: جایگاه گروههاى تخصصى و بررسى مشکلات آنان،صص9-31; مصلحت در فقه، صص71-81. شماره هفدهم: طرح دوره آموزشىکوتاه مدت حوزه علمیه، صص5-13.
شماره نوزدهم: حوزه و تبلیغ، صص2-6; مهمترین وظایف حوزه ازدیدگاه آیه الله راستى کاشانى (دبیر شوراى عالى، صص8-15; رسالتحوزههاى علمیه و دعوت از اساتید صص15-22.
شماره بیستم: و نسل جوان، صص 2-5; و ویژهنامه شماره 12 حاوىتعداد… مقاله و تعداد… گفتوگو درباره مسایل حوزه و نظامآموزشى و معرفى و نظرخواهى از 16 حوزه علمیه که در مجلات پیامحوزه از پیش شماره تا شماره 21 منتشر شده است.
2ک منظور از سطح چهار بالاترین دوره سطح است که در حال حاضر بهفارغالتحصیلان مکاسب و کفایتین قابل اطلاق است.
3ک دوره اجتهاد سه (یا دوره فقاهت) دوره فوق تخصصى اجتهاد کهبراى تربیت مجتهدین مطلق نظریهپرداز و نظامساز، درنظر گرفتهشده است.
ازمهمترین وظایف نظام ادارى حوزه علمیه، بررسى و اصلاح وبرنامهریزى و تکمیل نظام آموزشى حوزه علمیه در زمینه کتابهاىدرسى و روشهاى آموزشى و مقاطع تحصیلى و کیفیت تعلیم و تعلماست که همواره مورد عنایتسیاستگزاران و مدیران حوزه به ویژهدر دوره ده ساله شوراى مدیریتحوزه و پس از آن شوراى عالىحوزه و همچنین مدیریتحوزه در سه دوره اخیر بوده و در این بارهبرنامهریزىها و مصوباتى تصویب و اجرا شده است. مجله پیام حوزهنیز براساس وظیفه خویش از آغاز فعالیت، به این مهم پرداختهاست و تاکنون علاوه بر انتشار یک ویژهنامه مستقل، در شمارههایىمتعدد، مطالبى در این باره منتشر کرده است. (1) مقاله زیر نیزکوششى براى طرح مجدد این مهم در بین حوزویان است.
نگاهى به مشکلات نظام آموزشى درس خارج حوزه
اجتهاد چیست و چگونه مىتوان به دست آن یافت؟ زمانبندى ومرحلهبندى دوره اجتهاد چگونه است؟اینها تنها بخشى از پرسشهایى است که براى طلبهاى که به دورهدرسى خارج حوزه علمیه وارد مىشود، پیش مىآید.
همواره در حوزه، گروه بزرگى از فارغالتحصیلان سطوح عالیه حضوردارند که در پى تکمیل تحصیلات حوزوى خویش هستند، ولى برنامه وروشى منطقى و قانونمند که با نیازها و استعدادهاى سرشار ودرخشان آنان هماهنگى داشته باشد و وضعیت تحصیلى آنان را مشخصکند، در اختیارشان نیست.
معمولا طلاب بدینگونه عمل مىکنند که پس از مشورت با افرادى کهسابقه بیشترى دارند، در یک یا چند درس فقه یا اصول حاضرمىشوند و سپس براساس ملاکهایى که براى خود تعیین کردهاند،استاد دلخواه خویش را پس از گذشت مدتى انتخاب مىکنند. این درحالى است که طلبه مجبور است در درس استاد با هر موضوع و در هرمرحلهاى که باشد، شرکت کند، و از همان ابتدا خود را با مباحثىبدون گذراندن پیشنیازهاى لازم و شناخته شده در فقه یا اصولدرگیر نماید.
عموم اساتید نیز معمولا برنامه خاصى براى طلاب تازه وارد در نظرنمىگیرند. گروهى از این طلاب بر اثر ممارست و تجربه و گذشتزمانى طولانى براى برخى از پرسشهاى خود جوابى مىیابند، جمعىدیگر نیز در وسط راه احساس ملالت نموده و جدیت آنان را در درسو بحثبه افول مىگراید.
علاوه بر این موارد، نکات دیگرى نیز در دوره خارج قابل بیاناست که به برخى از آنها اشاره مىشود:الف) نبود زمانبندى مناسب در تعیین مدت لازم براى تحصیل دردوره خارج ب) نبود شاخص و معیار روشن براى مشخص کردن فارغالتحصیلى دراین دوره ج) نبود برنامهاى کلى در هنگام تحصیل، در جهتشناسایىاستعدادها و نیازهاى فردى و نیازهاى گوناگون اجتماعى براىهماهنگ کردن رشته تحصیلى آنان با این نیازها و استعدادها; د) عدم بهرهورى از تمامى استعدادها و خلاقیتهاى ممتاز طلاب دردوره تحصیلى اجتهاد.
دور نماى فوق بیانگر گوشهاى از وضعیت فعلى نظام آموزشى درسخارج است. چنانچه حجم روزافزون ورود طلاب به دوره خارج را باتعداد فارغالتحصیلان و مجتهدان این دوره مقایسه کنیم به خوبىدر مىیابیم که نظام آموزشى حوزه در دوره درس خارج با مشکلروبهرو است، لذا لازم است ضمن عنایتبه محاسن و برکاتى که اینشیوه تاکنون به همراه داشته، با توجه جدى به رسالتبسیارسنگین و خطیر حوزههاى علمیه در این عصر، و بر اساس دیدگاههاىهمه صاحبنظران و فرزانگان، کمبودها با برنامهاى صحیح و جامع،برطرف شود.
این مهم با عنایتبه این که حوزههاى علمیه و نظام آموزشى آن،حاصل تلاشها و تدابیر گرانسنگ و زحمات طاقت فرساى فقهاىبزرگوار و اساتید معظم «ادام الله ظلهم الشریف» در طول تاریخاست و همچنین براساس سیره علماى اعلام همواره اصلاحاتى در جهتپویایى بیشتر و رفع نواقص و معایب احتمالى انجام شده است،ضرورت و همیتبرنامهریزى جدى و اصولى براى تکمیل نظام آموزشىمقطع اجتهاد حوزه را آشکارتر مىنماید.
طرح برنامه آموزشى مقطع خارج حوزه قدمى کوچک است که با ارائهآن به اساتید و طلاب محترم، از کلیه صاحبنظران و دلسوزان،انتظار مىرود که با بررسى دقیق آن، زمینه رشد و بالندگىحوزههاى علمیه را بیش از پیش فراهم کنند. در برنامه آموزشىدوره خارج حوزههاى علمیه در اولین گام باید مسایل کلان وسیاستهاى اساسى را مورد توجه قرار دهیم.
در سیاستگذارى مقطع آموزشى اجتهاد، فصلهاى زیر داراى اهمیتىخاص هستند: فصل اول) اهداف آموزشى دوره اجتهاد فصل دوم) شیوه آموزشى مناسب در دوره اجتهاد فصل سوم) تعیین مسیر طبیعى و منطقى براى کسب اجتهاد، پس ازتشخیص دقیق موضوع و مستلزمات طبیعى آن فصل چهارم) شرایط حوزههاى علمیه براى رسیدن به وضع مطلوب فصل پنجم) اصول کلى شیوه آموزشى پیشنهادى براى دوره اجتهاد فصل ششم)مرحله بندى آموزش در دوره اجتهاد با توجه به فراوانىاهداف و حصول آن در مراحل مختلف فصل هفتم) طرح کلى هر مرحله از مراحل دوره اجتهاد.
مراحل و اهداف آموزشى دوره اجتهاد
اهداف دوره اجتهاد را مىتوانیم در سه هدف عمده خلاصه کنیم: 1) تربیت مجتهد متجزى که در یکى از ابواب فقهى به استنباطبپردازد. 2) تربیت مجتهد مطلق براى استنباط تمام احکام، یا تربیت کسانىکه بالفعل احکام مهم و عمده ابواب فقهى متداول را استنباطکرده باشند. 3) تربیت مجتهد فقیه نظریهپرداز که توانایى نظام سازى در یکیا چند زمینه از زمینههاى فقه اسلامى را دارا باشد.
به عنوان نمونه براى رسیدن به نظام اقتصادى اسلام یک فقیه،نخستباید نظریهپردازى خوب و سپس یک مکتشف خوب براى نظاماقتصادى اسلام و یا هر یک از دیگر نظامهاى اجتماعى و سیاسى وقضایى و حقوقى اسلام باشد.
بنابراین مىتوانیم میان اجتهاد و فقاهت تفاوت قایل شویم و هرمجتهدى را فقیه ندانیم، زیرا هر مجتهدى نظریهپرداز و نظام سازنخواهد بود. هر چند هر فقیهى را باید مجتهد بدانیم، زیرا که یکنظریهپرداز و نظامساز باید مسیر طبیعى اجتهاد را طى کردهباشد.
شیوه آموزشى مناسب دوره اجتهاد
در حال حاضر شیوه معمول، در دوره اجتهاد، شیوه استاد محوراست. این روش گرچه از نقاط قوت خوبى برخوردار است، اما بیشتردر جهت تکامل استاد از آن بهرهبردارى شده است، لذا با توجه بهاهداف اساسى این دوره، مناسب استشیوه طلبه محور جایگزین آنشود.
در شیوه طلبه محور، استاد راهنما است و پرورش علمى صحیح و سریعطلاب هدف اصلى او است در این روش پژوهش راطلاب به صورت فردىیا گروهى و یا در مرحلهاى فردى، و در مرحلهاى بالاتر به صورت گروهىانجام مى دهند. و استاد، در این توجیهگر و راهنما و ناظر وارزیابى خواهد بود.
مسیر طبیعى و منطقى گذر از تقلید به اجتهاد
مجتهد کسى است که ازمنابع تعیین شده بر اساس مبانى انتخاب شدهبا شیوههاى صحیح و منتخب ،استنباط احکام را انجام دهد. بنابراینمجموعه منابع و مبانى و شیوه، قبل از هرگونه استنباطى بایدفراهم باشند. پس بر طالب اجتهاد لازم است: 1) منابع استنباط را مستدلا تعیین و مجموعه دلایل مورد قبول خوددر اصل حجیت هر منبع را با تعیین قلمرو حجیت آن و همچنینرابطه منابع با یکدیگر، معین کرده باشد تا براساس آنها بهاستنباط از این منابع بپردازد.
2) براى بهدست آوردن مبانى اصولى مفید در استنباط، باید درمرحله نخستبا تمام مبانى و آثار علمى و عملى هر مبنا و دلایلآن آشنایى داشته باشد سپس خود، انتخاب مبنا کرده باشد.
3) به دلیل آن که مبناى اصولى به تنهایى در استنباط کفایتنمىکند، لازم است مجتهد شیوه خاصى در استنباط داشته باشد، لذاقبل از ممارست در استنباط احکام، باید مبنا را در شیوهاستنباط مستحکم کرد و براى حصول آن وقوف به تمام شیوههاىاستنباط و ارزیابى آن ضرورت دارد.
4)متعلم پس از تعیین منابعو انتخاب مبانى اصولى و تعیین شیوه مطلوب استنباط، باید بهممارست استنباط بپردازد. این مرحله از کار مستنبط را مىتوانبه شکل زیر مرحله بندى کرد: مرحله نخست) پرداختن به استنباط. کلیات و اصول ابواب فقهى وقواعد عمده فقهى. مرحله دوم) ممارست در استنباط فروع در یک باب فقهى. مرحله سوم) ممارست در استنباط فروع در مجموعه ابواب فقهى. مرحله چهارم) آشنایى با نظریهپردازى و سپس پرداختن بهنظریهپردازى. مرحله پنجم) آشنایى با نظامسازى و سپس پرداختن به نظام سازىفقهى.
راه دستیابى به وضع مطلوب در تحصیل دوره اجتهاد
دوره مقدمات در حوزه را مىتوان با دوره کارشناسى دانشگاههابرابر دانست. از سوى دیگر در مقطع کارشناسى دانشگاهى، شیوهآموزشى کتاب محور، شیوه مطلوب نیست، پس به طریق اولى در مقطعسطح و خارج حوزه باید از شیوه پیشرفتهترى بهره گرفت.
از طرفى نیز پرورش روح تحقیق در تمام مقاطع تحصیلى از مهمتریناهداف حوزهها و دانشگاههاى ما است.
همچنین مىدانیم که ارایه دروس تمام دورههاى آموزشى براساستربیت روح خلاقیت و پژوهشگرى در دانش پژوهان امرى غیر عملىاست، اما فعال کردن روح خلاقیت و پژوهشگرى در دورههاى خارج وسطوح عالیه و پس از آن در دوره سطوح پایه و سپس مقدمات، عملىخواهد بود.
با توجه به آن چه بیان شد ،سزاوار است در درسهاى خارج ازابتداى آموزش در این دوره شیوه آموزشى شاگرد محور اجرا شود،و اساتید راهنما باتوجیه صحیح طلاب به سبکهاى آموزشى ،نقاطقوت و ضعف هرکدام ،و شیوه یا شیوههاى اجرایى هر سبک را بیانکنند سپس با بیان طبیعت مقطع اجتهاد ،لوازم و مقدمات آن، ومسیر طبیعى، و چشماندازها و افقهاى دور و نزدیک این دورهآموزشى براى طلاب خود، آنان را راهنمایى کنند. با توجه بهشرایط حاکم برحوزهها،چنان چه برخى از اساتید به جاى شروع یکدوره اصول و یا فقه به سبک متداول درحوزهها ،تعدادى محدود راپذیرش نموده و آنان را در طى چند سال مشخص، براساس یک برنامهمدون به مرحلهاى معین از رشد علمى برسانند، و به جاى شیوهاکتفا به القاى مطالب علمى، به شیوه فراهم کردن زمینه مطالعهو تحقیق و راهنمایى به سوى منابع توجه نموده و کار نظارت صحیحعلمى را اساس حرکتخود قرار دهند، در مدت زمانى محدود بیشتریننتایج را در زمینه پرورش مجتهدین مطلوب بهدستخواهند آورد.
اصول کلى شیوه آموزشى پیشنهادى
پس از آن چه تاکنون به آن اشاره شد، به محورهاى شیوه آموزشىپیشنهادى در دوره خارج مىپردازیم;1) تعیین دقیق مجموعه سرفصلهاى کلان و لازم براى آموزش در دورهمقطع اجتهاد.
2) طبقه بندى مباحث و سرفصلهاى تعیین شده.
3) تعیین نحوه راهنمایى و نظارت و آموزش و مقدار دخالت و نوعنظارت استاد در امر پژوهش به تناسب مراحل مختلف.
4) تشخیص موارد حساس و لغزشگاههاى فکرى و عملى در مجموعهمباحث اصولى و فقهى که یک استاد باید در آن مباحثبیشترین نقشرا داشته باشد.
5) چناچه استادى مبنانى کار خود را بر نظارت و راهنمایى در حدلزوم قرار دهد به طور طبیعى طلبه دوره خارج از وابستگى بهاستاد، به سمت استقلال حرکتخواهد کرد.
این تدرج در حذف وابستگى -که براساس اهداف تعیین شده، مىباشدباید به مرور زمان ملموس شود، و مطابق معیارها و ضوابط تعیینشده همیشه بتواند زیر نظر استاد خبره، خود را بیازماید وارزیابى کند و براى همیشه رشد خود را مرهون زحمات وراهنمایىهاى مفید استاد یا اساتید خود ببیند و حق نعمت و شکرآن را به نحو احسن ادا نماید، تا اساتید محترم نیز شاهد برکاتاین راهنمایى و نظارت شایسته خود باشند و طلاب، همیشه خود را-به رغم رشد و تکامل مستمر- از غرور علمى برحذر دارند، و بالمس تواضع و فروتنى اساتید خود، مجموعه صفات کمالى شایسته رادر خود تحقق بخشند.
6) اساتید محترم به تناسب توان خود شاگرد بپذیرند، و کیفیتکار را فداى کمیت طلاب نکنند .
7) اساتید محترم نیز با استفاده از این سبک آموزشى، تحقیقاتخود را توسط تربیتشدگان تکمیل کنند.
سرفصلهاى اجتهاد
سرفصلهاى اجتهاد در مرحله اول: 1) آشنایى تفصیلى و تخصصى با تاریخچه فقه و اصول 2) آشنایى با حقیقت اجتهاد و مراتب و اقسام و راههاى تحقق آن 3) آشنایى با کلیه مبانى اصولى با ارایه دلایل آن 4) آشنایى با طبقهبندى کاربردى کلیه مباحث اصولى 5) آشنایى با طبقهبندى کلیه مباحث فقهى و قواعد فقهى 6) آشنایى با انواع و مراتب فقاهت و شیوههاى گوناگون استنباطاز عصر غیبت تا عصر حاضر در کنار کتابشناسى تفصیلى آن 7) انتخاب مبنا در دو زمینه منابع استنباط و شیوه صحیحاستنباط.
سرفصلهاى اجتهاد در مرحله دوم: 1) بررسى و مقایسه کلیه مبانى اصولى مورد نیاز در استنباطفقهى و انتخاب مبنا در هر مساله اصولى 2) به کارگیرى شیوه مناسب براى استنباط، در زمینه کلیات ابوابفقهى 3) به کارگیرى شیوه استنباطى منتخب براى تفقه در یک باب فقهى واستنباط احکام کلیه مسایل آن باب فقهى.
سرفصلهاى اجتهاد در مرحله سوم: 1) استنباط احکام- تمام مسایل قابل توجه- در کلیه ابواب فقهى-اجتهاد مطلق و بالفعل-. 2) نظریهپردازى فقهى 3) نظام سازى فقهى
کلیات برنامه پیشنهادى مقطع اجتهاد
دوره عمومى اجتهاد
تعریف: دوره اجتهاد یک، در نظام آموزشى حوزه، دوره فوق تخصصى است، کهطلاب پس از گذراندن دوره تخصصى سطح چهار جهت تحکیم پایههاىاجتهاد و استنباط خویش، آن را در سه بعد: منابع، مبانى و شیوهاستنباط، مىگذرانند.
این دوره براى کلیه رشتههاى فقه به عنوان دوره پایه اجتهاد درآن رشتههاى علمى به شمار مىرود.
اهداف: الف) تحکیم پایههاى استنباط و اجتهاد محققان و متخصصان علومحوزوى. ارشد و ب) پرورش اساتید سطوح عالى حوزه و مراکز علمى و آموزشى درمقطع کارشناسىدکترا. ج) ایجاد آمادگى براى ورود به دوره بالاتر اجتهاد.
پذیرش: گزینش طلاب براى این دوره، از میان فارغالتحصیلان سطح چهار (2) انجام مىشود.
مدت: حداقل دوره، سه سال و حداکثر ساعات آموزشى آن، نهصد و شصتساعت مىباشد.
چگونگى این دوره:اساس این دوره محوریت تحقیق و پژوهش در آموزش فضلا به شرح زیراست: الف) نظام تعلیم و تعلم در این دوره براین اساس است که استادنقش راهنما داشته، و طلاب جهت فهم و تعمق در مطالب درسى بهپژوهش بپردازند به طورى که استاد چارچوب و منابع و شیوه پژوهشرا در اختیار آنان نهاده، و در پایان، نقاط ضعف ایشان رابرطرف کند.
ب) مجموعه آموختهها و تحقیقات علمى طلاب در این مقطع، به صورتارایه رساله علمى انجام مىشود و طلاب موظفاند براساسدستورالعمل مربوط در پایان این دوره، رساله تحقیقى تنظیمکنند.
ج) حداکثر یک سال فرصت مطالعاتى جهت تکمیل پایاننامه درنظرگرفته شود. سطح مورد نظر براى فراغت از تحصیل در این دوره بهقرار زیر است.
1) انتخاب دلیل و مبنا در زمینه حجیت هر یک از منابع استنباطبا تعیین دقیق قلمرو هر منبع.
2) آگاهى تفصیلى از تمام مبانى اصولى موثر در استنباط.
3) انتخاب مستدل شیوه صحیح استنباط و تدوین آن در رسالهاىاستدلالى.
مدرک تحصیلى:مدرک تحصیلى این دوره، مدرک اجتهاد یک مىباشد.
دوره اجتهاد عمومى دوم
تعریف: دوره اجتهاد دو در نظام آموزشى حوزه، دوره فوق تخصصى است کهطلاب پس از گذراندن دوره اجتهاد یک، براى ممارست عملى استنباط،و صاحبنظر شدن در یکى از رشتههاى فقهى، باید آن را بگذرانند.
اهداف: الف) تربیت محققان و مولفان صاحبنظر در یکى از رشتههاى فقهى ب) پرورش اساتید سطوح عالى حوزه و مراکز علمى و آموزشى درمقاطع کارشناسى ارشد و دکترا; ج) ایجاد آمادگى براى ورود به دوره اجتهاد سه (3) .
پذیرش:گزینش طلاب براى این دوره، از میان فارغالتحصیلان دوره اجتهادیک، انجام مىپذیرد.
مدت:حداقل مدت این دوره چهار سال مىباشد، و حداکثر ساعات آموزشىآن ششصد و هشتاد ساعت است.
شکل دوره:1) کلیه فعالیتهاى علمى و پژوهشى زیر نظر استاد راهنما انجاممىپذیرد.
2) فراغت از تحصیل در این دوره عبارت است از: الف) انتخاب مبنا در کلیه مسایل اصولى دخیل در استنباط فقهى ب) ممارست استنباط در کلیات ابواب فقه و قواعد فقهى، در تمامابواب فقه ج) ممارست استنباط در یک رشته تخصصى فقهى و تخصص در تماممسایل کلیدى و مهم آن رشته. د) تدوین رسالههاى علمى در کلیه زمینههاى یاد شده.
مدرک تحصیلى:مدرک تحصیلى این دوره، مدرک اجتهاد دو مىباشد.
پىنوشتها
1 تاکنون مطالب زیر در شمارههاى مختلف پیام حوزه دربارهنظام آموزشى منتشر شده است.
پیششماره:امروز و فرداى حوزهها صص 81-94; ساختار مدیریتحوزه،صص95-102;
2)سیر تاریخى تشکیل شوراى عالى و مدیریتحوزه، صص7-23; گزارشىاز رشته تخصصى کلام، صص47-53; نظرخواهى درباره ده مساله مهمحوزوى، صص67-71.
شماره دوم:مرکز آموزشهاى تخصصى تبلیغ، صص39-43; نظرخواهى درباره دهمساله مهم حوزوى،صص44-46.
شماره سوم: برنامه چهارساله رشته تخصصى تفسیر، صص30-42.
شماره چهارم: برنامه آموزشى رشته تخصصى کلام، صص24-41; گزارشىاز اجلاسیه بررسى شیوههاى کاربردى رهنمودهاى مقام معظم رهبرى،صص42-60; پاسخ خوانندگان مجله به«نظرخواهى درباره ده مسالهمهم حوزوى» صص 61-69;شرایط اجتهاد از نظر وحید بهبهانى، صص80-91.
شماره پنجم: طرحى تازه براى مقابله با کمبودها، صص2-4.
شمارهششم:دستاوردهاى سه ساله شوراىعالى حوزه علمیه، صص44-50;بررسى فعالیتهاىسه ساله مدیریتحوزه علمیه، صص50-69.
شماره هشتم: بازنگرى در نظام آموزشى حوزه،صص2-5; گفتوگو باحضرات آیات و حجج اسلام سبحانى، صص49-62 و اعتمادى، صص62-75.
شماره نهم: بازنگرى در نظام آموزشى و حفظ سنتها، صص2-5;برنامه رشته تخصصى تبلیغ، صص14-24; بیانات دو تن از مراجععظام درباره بازنگرى در نظام آموزشى حوزه، صص24-37 و علامه سیدمرتضى عسگرى و محفوظى و پایانى، صص55-81.
شماره دهم و یازدهم: بیانات سید محسن خرازى و محمد هادى معرفتدرباره بازنگرى در نظام آموزشى حوزه، صص141-165.
شماره سیزدهم: دستاوردهاى «اجلاسیه بررسى نظام آموزشىحوزه»،صص8-35; مهمترین اصول در بازنگرى نظام آموزشى،صص35-40; عمدهترین نیازهاى جهان اسلام و وظایف حوزه علمیه، صص40-49.
شماره چهاردهم: جایگاه گروههاى تخصصى و بررسى مشکلات آنان،صص9-31; مصلحت در فقه، صص71-81. شماره هفدهم: طرح دوره آموزشىکوتاه مدت حوزه علمیه، صص5-13.
شماره نوزدهم: حوزه و تبلیغ، صص2-6; مهمترین وظایف حوزه ازدیدگاه آیه الله راستى کاشانى (دبیر شوراى عالى، صص8-15; رسالتحوزههاى علمیه و دعوت از اساتید صص15-22.
شماره بیستم: و نسل جوان، صص 2-5; و ویژهنامه شماره 12 حاوىتعداد… مقاله و تعداد… گفتوگو درباره مسایل حوزه و نظامآموزشى و معرفى و نظرخواهى از 16 حوزه علمیه که در مجلات پیامحوزه از پیش شماره تا شماره 21 منتشر شده است.
2ک منظور از سطح چهار بالاترین دوره سطح است که در حال حاضر بهفارغالتحصیلان مکاسب و کفایتین قابل اطلاق است.
3ک دوره اجتهاد سه (یا دوره فقاهت) دوره فوق تخصصى اجتهاد کهبراى تربیت مجتهدین مطلق نظریهپرداز و نظامساز، درنظر گرفتهشده است.
نظرات