آفت ظاهرگرایی و سطحی‌نگری در برداشت از مکتب اهل بیت (ع)

آفت ظاهرگرایی و سطحی‌نگری در برداشت از مکتب اهل بیت (ع)
مرداد 14, 1393
145 بازدید

به گزارش سرویس صفحات فرهنگی خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا بهمن ماه سال 1393 همایش علمی ـ پژوهشی سبک زندگی اهل بیت(ع) با همکاری مجمع جهانی اهل بیت(ع) و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سالن همایش های دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد و در آئین اختتامیه از منشورات این همایش رونمایی شد. پیش از برگزاری […]

به گزارش سرویس صفحات فرهنگی خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا بهمن ماه سال 1393 همایش علمی ـ پژوهشی سبک زندگی اهل بیت(ع) با همکاری مجمع جهانی اهل بیت(ع) و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سالن همایش های دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد و در آئین اختتامیه از منشورات این همایش رونمایی شد.

پیش از برگزاری همایش علمی ـ پژوهشی سبک زندگی اهل بیت(ع)، نشست ها و گفتگوهایی با صاحب نظران و اندیشمندان انجام شد و مجموع این نشست ها و گفتگوها در غالب 5 ویژه نامه چاپ شد. خبرگزاری ابنا هر هفته، متن یکی از گفتگوها یا نشست های این ویژه نامه را منتشر خواهد کرد.

گفتگوی زیر با حجت الاسلام و المسلمین و المسلمین «سید منذر حکیم» مدیرکل پژوهش مجمع جهانی اهل بیت(ع)  و عضو هیئت علمی بعثه مقام معظم رهبری در حج می باشد:

ـ منظور از سبک زندگی اهل بیت(ع) که همان سبک زندگی اسلامی است، چیست؟

موضوع سبک زندگی در آیات قرآن ومتون روایات و سیره و زندگی معصومان (ع) قلمرو گسترده‌ای دارد که می‌توانیم با فهم معنای سبک زندگی و مشخص کردن مقصود از این واژه برای زندگی فردی و اجتماعی خود و رسیدن به تمدن مطلوب اسلامی از آن استفاده کنیم. از‌این‌رو رجوع به سبک زندگی اهل‌بیت(ع) می‌تواند آغازی برای تحول در زندگی فردی و اجتماعی ما باشد.

با الهام گرفتن از قرآن کریم می‌توانیم ادعا کنیم که قرآن و روایات و سیره اهل‌بیت(ع) به این مسئله عنایت ویژه‌ای داشته است. بنابراین، از سه آیه در قرآن کریم الهام می‌گیریم و بحث را در چند بخش دنبال می‌کنیم.

1. سوره فاتحه (حمد) : «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ صِراطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ الضَّالِّين‏».

مهم‌ترین چیزی که خداوند در سوره فاتحه به ما تعلیم داده و راهنمایی کرده تا از او بخواهیم ونیز باید مهم‌ترین خواسته مادر زندگی باشد، هدایت خواستن وراهنمایی گرفتن از او(مبدأ هستی بخش) به سوی صراط مستقیم است. در این سوره، ویژگی و هویت این صراط، علاوه بر استقامت آن به خوبی تبیین و با بیان نمونه‌های گویا مطرح شده است.

این صراط مستقیم سه ویژگی دارد:

ویژگی اول: نعمت حقیقی و واقعی خداوند در این صراط تجلی می‌یابد و کسانی که در این صراط حرکت می‌کنند مورد نعمت واقعی خداوند قرار می‌گیرند.
ویژگی دوم: کسی که در این صراط حرکت می‌کند مورد خشم خداوند با آن معنای وسیعی که در قرآنبرای خشم الهی مطرح شده، قرار نمی‌گیرد.
ویژگی سوم: کسی که بر این صراط حرکت می‌کند از هرگونه گمراهی و ضلالت به دور خواهد بود.

بنابراین، هدایت در این سه رکن معنا می‌شود و تبلور می‌یابد.

2. آیه 22 سوره ملک: «أَ فَمَنْ يَمْشي‏ مُكِبًّا عَلى‏ وَجْهِهِ أَهْدى‏ أَمَّنْ يَمْشي‏ سَوِيًّا عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ».

خداوند در این آیه می‌فرماید: بودن در صراط مستقیم کافی نیست بلکه روش سلوک و بودن وحرکت در این صراط نیز مهم است. بنابراین، بودن در صراط مستقیم یک اصل است و باید لحاظ شود، ولی روش سلوک بر آن نیز مهم است. مانند اینکه شخصی نماز بخواند ولی آن را درست انجام ندهد. لذا، هم نماز و هم کیفیت خواندن آن مهم است. قطعاً کسی که نماز واجب را به صورت مطلوب ادا کند، هدایت یافته است نه اینکه فقط نماز را به هر صورتی که شد ادا کند.

3. آیه 21 سوره احزاب: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِر»

قرآن کریم منبع دیگری نیز مثل سیره معصومان (پیامبر اکرم (ص) وخاندان رسالت) را به عنوان اسوه و الهام بخش قرار داده است.

بنابراین، طبق این سه آیه باید برای حرکت در صراط مستقیم، سبک حرکت در صراط مستقیم را برای زندگی مطلوب و بهتر انتخاب کنیم. این سبک نیز بایداز سیره افرادی برگرفته شده باشد که خداوند آنان را در قرآن مجید به عنوان اسوه معرفی کرده است. در واقع، علت مراجعه ما به اهل‌بیت(ع) این است که آنان در صراط مستقیم انسانیت وعبودیت خداوند آن طورکه باید باشند، بودند و برای الگوگیری از آنان باید به سبک زندگی ایشان مراجعه ‌کنیم.

با توجه به اینکه رفتارهای ما در سه سطح زندگی فردی، زندگی خانوادگی و زندگی اجتماعی تعریف می‌شود و گزینه‌هایی در رفتارهای خود داریم که نشان‌دهنده سبک زندگی ماست. بنابراین، باید در سه سطح از سبک زندگی صحبت کنیم: سبک زندگی فردی، سبک زندگی خانوادگی و سبک زندگی اجتماعی.

ـ چه نوع کارهایی سبک زندگی ما را مشخص می‌کند؟

دو نوع کار در مجموعه رفتارهای ما می‌تواند سبک زندگی ما را مشخص کند:

الف) رفتارهای مشترکی که همه انسان‌ها انجام می‌دهند ومجموعه‌ای از کارهای غریزی ما هستند. مانند: خوردن وآشامیدن وخوابیدن و ….

وجه تمایز این کارها از یکدیگر و چیزی که باعث هویت‌بخشی به انسان در این نوع رفتارها می‌شود، کم وکیف و زمان و مکان آنهاست. بدین معنا که مثلاً چه زمانی خوب است بخوابیم؟ چه مقدار بخوابیم؟ چگونه بخوابیم؟ در چه حالتی بخوابیم؟ چه مقدار بیدار باشیم؟ در حالت بیداری چه کارهایی انجام دهیم؟… . مثلاً در روایت آمده است که اگر بیداری کسی برای خدا باشد و برای طاعت خداوند و انجام وظایف محوله به او بیداری بکشد، مانند کسی است که درحال مجاهدت که بالاترین عبادت است بوده(و کم‌تراز شب زنده‌داری) برای جلب رضای خداوند نیست. بنابراین،این‌گونه رفتارها به زندگی انسان هویت می‌دهد و یک سبک زندگی برای او به شمار می‌رود.

ب) رفتارهای دیگری که بین تمامی انسان‌ها مشترک نیستند. مانند نماز خواندن، روزه گرفتن، جهاد، پرداختن زکات، خمس دادن و… که به عنوان وظایف اسلامی فرد مسلمان یا خانواده اسلامی یا جامعه مسلمان مطرح است و به زندگی و رفتار ما هویت می‌بخشند. در این موارد نیز دو مسئله مطرح است: یکی اصل نماز خواندن و دیگری کیفیت نماز خواندن.

بنابراین ما باید دنبال رفتارهایی باشیم که وجه امتیاز یک انسان مسلمان پیرو اهل‌بیت(ع) از غیر او به شمار می‌روند. نحوه تحقق این رفتارها نیز به سبک زندگی مربوط می‌شود؛ یعنی مجموعه‌ای از واجبات و محرمات داخل در سبک زندگی می‌شوند و علاوه بر آن، مجموعه‌ای از مستحبات و مکروهات، هویت و شخصیت فاعل آن کارها را نشان می‌دهد. بنابراین، باید دنبال چنین رفتارهایی باشیم تا مجموعه‌ای از اینها را احصا و شاخص‌های زندگی اهل بیتی را استنباط کنیم.

مثلاً  کاری مانند عزاداری برای اهل‌بیت (ع) یا زیارت معصومان یا توسل به آنان که نمادی از یک فرهنگ است نشان دهنده ساختار فرهنگی و منش فکری و هویت تاریخی اوست.

ـ چرا باید به سبک زندگی اهل بیت(ع) مراجعه و به آن توجه ویژه کرد؟

چون همان‌طور که تک‌تک رفتارهای انسان اثربخش یا زیان‌بخش هستند، نحوه سعی و تلاش او نیز بخشی از عناصر اثربخش یا زیان‌بخش است. به همین دلیل قرآن کریم، هم به خود عمل توجه کرده و هم به بستر تحقق عمل وکیفیت آن توجه کرده و فرموده است: «وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقيراً» . بدین معنا که صرف عمل برای ارتقای انسان کفایت نمی‌کند، بلکه باید عمل صلاحیت ارتقا بخشیدن داشته باشد؛ زیرا ممکن است این عمل هدر رود و خنثی شود و اصلاً خاصیت تکامل بخشی نداشته باشد. برخی اعمال نیز به تعبیر قرآن کریم تباه می‌شود و بلکه تباه‌کننده  انسان می‌شود و منجر به تباه شدن اصل سرمایه‌ها می‌گردد و لذا خداوند در سوره عصر می‌فرماید برای خروج از این خسران نیازمند ایمان، عمل صالح و تواصی به حق و تواصی به صبرهستید؛ زیرا اینها از سرمایه‌های انسان پاسداری می‌کنند و گوهرهای وجودی انسان را به فعلیت می‌رسانند و آنها را در یک مسیر صحیح به رویش می‌رسانند تا انسان به سعادت و کمال مطلوب برسد.

بنابراین ما باید ابتدا مشخص کنیم چه رفتارهایی و چگونه رفتارهایی را در کتاب خدا و سیره معصومان دنبال کنیم تا متوجه شویم که اینها به سبک زندگی ارتباط دارند یا خیر.

در جواب این سؤال رفتارهای انسان را به دو بخش غریزی و آگاهانه تقسیم کردیم و گفتیم در رفتارهای غریزی باید کیفیت انجام عمل را که شامل زمان و مکان و شرایط انجام عمل است، مدنظر قرار دهیم. در رفتارهای آگاهانه و کاملاً ارادی وانتخابی که همراه با تدبر و تصمیم‌گیری است نیز خود رفتار و نحوه انجام آن رفتارها هویت‌بخش هستند.

بر این اساس می‌توانیم این مدل کارها را در سیره معصومین پیدا کنیم. به این ترتیب، چون قلمرو کار را به صورت علمی مشخص کرده‌ایم، کار استنباط را برای خودمان راحت می‌کنیم.

ـ آیا مراجعه به کتاب و سنت و سیره اهل‌بیت (ع) که سبک زندگی آنها را به ما نشان می‌دهد، برای دوران معاصر و حتی آینده مفید است و قابل الگوگیری می‌باشد یا خیر؟

اسلام ویژگی‌های خاصی دارد که خداوند در ضمن آیاتی به آنها اشاره می‌فرماید؛ از جمله :«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُم‏» که به کامل بودن دین اسلام اشاره دارد و «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ» و «وَ لكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خاتَمَ النَّبِيِّين‏» که به خاتمه ادیان بودن اسلام اشاره می‌کند و «حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرامه حرام الی یوم القیامه» و «انی تارک فیکم ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا کتاب الله و عترتی». این آیات و روایات به ما می‌فهماند که ناگزیریم برای الگوگیری به سیره و زندگی اهل‌بیت (ع) مراجعه کنیم.

قرآن در سوره حمد الگوگیری از معصومین را یک اصل قرار داده است و در آیه دیگری نیز می‌فرماید: « لَقَدْ كانَ لَكُمْ في‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ». از «کان لکم» می‌فهمیم که در آینده نیز این‌چنین خواهد بود.

دلیل اینکه پیامبر اکرم (ص) قابلیت الگودهی والگوگیری دارند این است که قرآن و اهل‌بیت روی اصول ارزشی بنا شده که با تحول شرایط پایدار هستند و با پیشرفت‌ تکنولوژی متحول نمی‌شوند و در مجموعه‌ای از رفتارها نمود پیدا می‌کنند. رفتارهایی که در همه زمان‌ها و مکان‌ها مطرح هستند و جای تکامل و تحول ندارند. مانند عبادت خداوند که به صورت نماز و روزه و حج… در می‌آیند و انسان‌ها در همه زمان‌ها به این بایدها و نبایدها نیاز دارند.اما برخی مسائل مانند نوع لباس پوشیدن یا نوع پخت نان، ممکن است در زمان‌های مختلف تغییر پیدا کند.

در مسائلی که جای تحول و تکامل و فراز و نشیب دارند اصول کلی تشریع به ما کمک می‌کند تا سبکی که مناسب با آن اصول و ارزش‌هاست انتخاب کنیم.

ـ لطفا مثالی از این اصول ثابت و متغیر درزندگی خانوادگی اهل‌بیت (ع) مطرح بفرمایید.

به عنوان مثال، امور پایدار و ثابتی مانند حقوق والدین، حقوق فرزندان و حقوق زوجین وجود دارند که در متن شریعت آمده و قابل تغییر نیستند، ولی در نحوه انجام این حق می‌توان مطابق با شرایط روز عمل کرد. مثلاً در گذشته که وسایل ارتباط جمعی وجود نداشت برای صله رحم باید خدمت والدین می‌رسیدیم ولی اکنون اگر کسی نتوانست به حضورشان برسد آیا از برقراری ارتباط معذور است؟ در حالی‌که می‌تواند با یک تلفن و تماس صوتی و با تصویری آنها را شاد کند و وظیفه خود را انجام دهد؛ زیرا مسئله مهم در صله رحم ایجاد ارتباط عاطفی و قدرشناسی از والدین یاصله رحم با اقوام است که از این طریق نیز محقق می‌شود. بنابراین، در اینجا با توجه به اصول ثابت، شیوه و سبک زندگی را انتخاب کردیم.

ـ چه ارتباطی بین پرداختن به سبک زندگی و تمدن سازی وجود دارد؟

آینده و سرنوشت هر انسانی به مجموعه‌ای از عناصر ارتباط دارد که شامل حوزه اعتقادی، عاطفی و فرهنگی می‌شود که مقوم اصلی رفتار انسان هستند و مجموعه آنها رفتار انسان را تشکیل می‌دهند. لذا هر رفتاری که از انسان صادر می‌شود، بیانگر طرز فکر، عواطف و ارزش‌ها و باورهای اوست. با توجه به این عناصر که در حکم مبنای رفتار انسان است باید بحث سبک زندگی را در نظر بگیریم. بنابراین، بحث از باورها و عواطف و ارزش‌ها و فرهنگ حاکم، در بحث سبک زندگی وارد می‌شود. ازاین‌رو، نباید فقط به ظاهر رفتار معصومین توجه کرد و از مدل‌های مطرح در روایات برداشت ساده‌ای داشته باشیم، بلکه باید از طریق استنباط و اجتهاد صحیح تفقه کنیم و بفهمیم باطن هر رفتاری چیست و از کجا نشأت گرفته است؟ نتیجه این سطح از استنباط در مواردی ظاهر می‌شود که ظاهر دو کار شبیه یکدیگرباشد ولی در باورها و ارزش‌‌ها متفاوت هستند. شروع انحرافات از همین جاست و ما از طریق به دست آوردن نظام فکری درعمل معصومین (ع) می‌توانیم رفتار درست را از غلط تشخیص دهیم.

مثلاً قصد قربت در انفاق به عنوان یک رکن مطرح شده تا به آن جهت بدهد. حال اگر کسی بخواهد از طریق انفاق برای رسیدن به مقاصدی شوم استفاده کند، در ظاهر انفاق کرده ولی در باطن افساد می‌کند.

بنابراین، ظاهر اعمال به نیت و باورها و اهداف و ارزش‌های مورد پذیرش انسان بستگی دارد و همه اینها را باید در مجموع ملاحظه کرد و به ظاهر کارها بسنده نکرد. به همین دلیل برخی رفتارها و عادات را مشاهده می‌کنیم که هویت و ماهیت خود را از دست داده‌اند و تنها قالب ظاهری آن رفتار باقی مانده است که بی‌معناست. مثلاً بعضی افراد گمان می‌کنند خواندن متن ادعیه بدون توجه به معنای آن کافی است. هرچند این کار نیز ثواب دارد ولی روح دعا در این کار وجود ندارد. درحالی که اگر دو جمله از ته دل دعا کند ولی این دعای طولانی را نخواند، می‌توان گفت چه بسا برد تکاملی یک دعای کوچک فراتر باشد ازخواندن دعای ابوحمزه که با خواب و بی‌حوصلگی و به دلیل فراری بودن روح انسان از توجه و اقبال به دعا و نیایش همراه باشد. لذا معصومین به لحاظ افراد و زمان‌ها و مکان‌ها دعاهای کوتاه و بلندی دارند تا انسان بتواند در شرایط گوناگون ارتباط خود را با خداوند حفظ کند.

در مورد پیاده‌روی برای زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) نیز همین مطلب صادق است؛ یعنی در پیاده‌روی که عمل مستحبی و جزو شعائر دینی است، نباید به حقوق مردم تجاوزشود و حق‌الناس را پایمال کرد. در غیر این‌صورت هویت آن عمل از بین می‌رود.

در روایات نیز اشاره شده که گاهی فردی قرآن می‌خواند، ولی مورد لعن قرآن قرار می‌گیرد.  یا اینکه فردی در ظاهر روزه می‌گیرد ولی فقط گرسنگی و تشنگی را تحمل می‌کند.  اینها نشان دهنده این است که رفتارهای صادر شده از ما باید با محتوای مطلوبش باشد تا در سرنوشت ما اثرگذار باشد.

تمدن نیز فرآیند همین مجموعه از رفتارهای معنادار است تا بتواند بهترین وضعیت را در زندگی فردی و اجتماعی برای ما به ارمغان بیاورد.

ـ روش برداشت از روایات برای به دست آوردن سبک زندگی اهل‌بیت (ع) چیست؟

ما به منابعی نیاز داریم تا برای به دست آوردن سبک زندگی به ما کمک کند. این منابع، شامل قرآن کریم و سنت و سیره معصومین و حتی انبیاء گذشته است؛ زیرا آنها نیز معصوم هستند و براساس برنامه الهی حرکت می‌کنند و دلیل اینکه یک سوم قرآن به سیره انبیاء اختصاص داده شده برای الگوگیری از آنها بوده است. خداوند در قرآن می‌فرماید: «أُولئِكَ الَّذينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِه‏».

در قرآن کریم سطوح مختلفی از رفتار انبیا ذکر شده و مورد دقت و ارزیابی قرار گرفته است؛ از جمله انبیائی که به قدرت رسیدند، آنهایی که در حال رسیدن به قدرت بودند، آنهایی که در حال مجاهدت برای رسیدن به قدرت بودند ولی موفق نشدند تا زمام امور را به دست گیرند و انبیائی که به هدایت مردم در تمام دوران حیات خود پرداخته بودند.

ولی صرف مطالعه یک رفتار و دست‌یابی به منبعی که رفتار را مشخص می‌کند کافی نیست. بلکه برای تمییز اینکه این رفتار یک اصل است یا نماد یک اصل می‌باشد که نمی‌توان عین آن را از زمانی به زمان دیگر کپی‌برداری کرد و باید گزینه دیگری را انتخاب کرد نیازمند جامعه‌شناسی، روانشناسی، تربیت شناسی و رفتارشناسی هستیم. همچنین باید اصول ثابت اسلام را از قرآن و سنت به دست آوریم و سپس از رفتار انبیا و اولیای الهی الگوبرداری کنیم.

مسئله دیگری که در سبک‌شناسی بسیار با اهمیت است، نوع نگاه ما به شریعت است؛ یعنی اگر نگاه ما به شریعت فردی باشد، ممکن است منجر به آسیب‌هایی شود لذا باید در سبک‌شناسی نگاه اجتماعی فراگیر به شریعت داشته باشیم و سبک زندگی را برای کل افراد و جامعه اسلامی اهل بیتی و انسانی در نظر بگیریم؛ زیرا ممکن استیک فرد رفتاری را در یک جمع انجام دهد و ضرری جدی به آن مجموعه وارد نکند ولی اگر بنا باشد همه افراد، این رفتار استثنایی را انجام دهند مسئله متفاوت باشد. مانند وجوب نماز شب برای رسول خدا و استحباب آن برای بقیه افراد.

ـ شیوه اجرای سبک زندگی اهل بیت(ع) در جامعه چگونه است؟

این یک بحث تخصصی و فنی است و باید روش قرآن در فرهنگ سازی و تربیت انسان‌ها را بررسی کرد و باید دید که پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) چگونه با استفاده از این روش توانسته‌اند جامعه سازی کنند و امت واحده اسلامی را بنا نهند.

به عنوان مثال علی‌رغم همه تلاش‌های شرق و غرب برای از بین بردن نهاد خانواده در کشورهای اسلامی، مشاهده می‌کنیم که نهاد خانواده کمترین آسیب را در این جوامع داشته است؛ زیرا خداوند عناصر قوت و اقتداری درون نظام اسلامی قرار داده که خانواده‌ها را تا حدودی بیمه کرده است. همین مسئله می‌تواند به عنوان یک رشته تخصصی مطرح شود تا بتواند کلیه نیازهای جامعه را در این زمینه برآورده کند.

برچسب‌ها:,